محمدعلی_اسلامی_ندوشن
محمدعلی اسلامی ندوشن

حاصل هشتاد سال کوشش بی‌وقفه برای فرهنگ و هنر ایران‌زمین، ادبیات ایران، ایران‌شناسی و شاهنامه و فردوسی، نهادن نامش بر کوچه‌ای تنگ و ترش و بی‌قواره در خیابان وصال است؛ کوچه‌ای که نه بنای کهنی دارد، نه عمارتی که محل اجرای تئاتر و هنر روز باشد و نه کوچه‌ای پررفت و آمد است و شناسه مشخصی از شهر دارد؛ کوچه‌ای که از «شاهد» به «محمدعلی اسلامی ندوشن» تغییرنام داده است.

محمدعلی اسلامی ندوشن همه عمر جنگجوی تنهایی بوده است که از هر سو مورد بی‌مهری قرار گرفته، اما پای اصولش، پای ایران ماند و یکه و تنها ایرانسرا را پایه نهاد و تا وقتی سرپا بود در پیشبرد اهداف ایرانسرا که پژوهش و کار برای ایران و شاهنامه وفردوسی بود، کوشید. حالا از هزاران خیابان و بلوار و بزرگراه و میدان، کوچه‌ای بدترکیب و بدون معماری و با بی‌احترامی تمام، به او اختصاص دادند و سردیسی که باید بر سر یک بلوار یا موزه‌ای قرار می‌گرفت، غریب و تنها بر سر کوچه‌ای دورافتاده در گوشه‌ای از شهر نشسته است؛ درست به سان روزهایی که تنها و در عزلت در ایرانسرا می‌نشست و با عشق و امید مشغول کار می‌شد، خستگی‌ناپذیر و پر از انرژی کار می‌کرد و کار می‌کرد و کار می‌کرد.

محمدعلی اسلامی ندوشن مردی از تبار اسطوره‌هاست؛ او مجذوب اسطوره‌ها بوده است و اسطوره‌ها را باور داشته و به آن‌ها وفادار بوده است؛ هرگز از آنچه می‌کرد، استفاده شخصی نبرد که اکنون عده‌ای که نه او را می‌شناختند و نه با او حشر و نشر داشتند، کسانی که نقل هر مجلس و هر رونمایی و هر افتتاحیه‌ای هستند و بدون شناخت، از مردی سخن می‌گویند که هرگز آن‌ها را به حریم خود راه نمی‌داد. مردی که در گوشه تنهایی، ایران را دوست می‌داشت و همین ادای دین برایش کافی بود تا به زندگی‌اش معنا دهد.

حالا سهیل محمودی در افتتاحیه کوچه‌ای در عزلت، مردد است که در سخنرانی‌اش دو بیت از حافظ بخواند یا از سعدی! سخنرانی برای بزرگمرد ایران و شاهنامه را به هم تعارف می‌کنند و به هم پیشکشی می‌دهند و در نهایت گویی به سیرکی خیابانی رفته‌ای نه به افتتاح کوچه‌ای به‌نام محمدعلی اسلامی ندوشن؛ سیرکی که دلقکی بی‌مزه و کسل‌کننده فداکاری می‌کند تا حضار را سرگرم کند. دلقکی که از روز تشییع قیصر امین پور به افتتاح خانه مهدی اخوان ثالث می‌رود و از همان جا به افتتاح کوچه محمدعلی اسلامی ندوشن می‌آید؛ شغل تمام‌وقت برای وصله ناجور ادبیات.

گویا ثبت جایی به‌نام محمدعلی اسلامی ندوشن شری بود که باید از سر برداشته می‌شد.

 

 

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید