چانگ کینگ اکسپرس
چانگ کینگ اکسپرس

 

عاشقی به وقت هنگ‌کنگ

فیلم «چانگ کینگ اکسپرس» محصول سال ۱۹۹۴ هنگ‌کنگ، از ساخته‌های اولیه کارگردانِ این‌ روزها، بسیار مشهور هنگ‌کنگی، وونگ کار وای است. امتیاز این فیلم در وب‌سایت راتن تومیتوز ۸۸ از ۱۰۰ و در متاکریتیک ۷۷ از ۱۰۰ است.

وونگ کار وای تهیه‌کننده، فیلم‌نامه‌نویس و کارگردانِ متولد ۱۹۵۸ در شانگ‌هایِ چین است که از سال ۱۹۸۲ تا به‌حال چندین فیلم نوشته و کارگردانی کرده است. از این فیلم‌ها می‌توان به «فرشتگانِ سقوط کرده»، «در حال و هوای عشق»،«۲۰۴۶»، «شب‌های زغال‌اخته‌ای من» و «استادِ بزرگ» اشاره کرد. او از سال ۱۹۹۴ و به کوشش کوئنتین تارانتینو بیشتر مورد توجه جهانیان قرار گرفت. شرکت پخش‌کنندهِ فیلم تارانتینو، امتیاز فیلم چانگ‌کینگ اکسپرس را خرید. فیلم‌های وونگ کار وای تاکنون چندبار کاندید جایزه نخل طلای «کان» شده‌اند و بازیگر مورد علاقه او، تونی لیانگ، که در بیشتر آثار این کارگردان، نقش‌آفرینی کرده است، در سال ۲۰۰۰ برای بازی در فیلم «در حال و هوای عشق» موفق به دریافت جایزه بهترین نقش اصلی مرد از جشنواره «کان» شد.

اگر صبحی از خواب برخواستید و در آینه نگاه کردید و به دلیل فروافتادن در چاله روزمرگی زندگی مدرن، به‌جای چشمانتان دو حفره خالی و عاری از عشق دیدید، به سراغ فیلمی از وونگ کار وای بروید؛ دوباره عاشق می‌شوید، نه الزاماً عاشق  شخصی از جنس مخالف،  بلکه شاید، عاشق ماهی‌ا‌ی در تنگ و یا خود زندگی.

فیلم چانگ کینگ اکسپرس، داستان جداگانه دو پلیس به‌نام‌های ۲۲۳، با بازی تاکشی کانشیرو و ۶۶۳، با نقش‌آفرینی تونی لیانگ را روایت می‌کند که محل خدمت هر دوی آن‌ها، چهارراهی است که یک فست‌فودفروشیِ سر‌پایی در گوشه‌ای از آن قرار دارد و هر دو از آن خرید می‌کنند. دوست‌دختر ۲۲۳ به‌تازگی و در روز اول ماه می او را رها کرده است. او هر روز کمپوت آناناسی با تاریخ انقضای اول آپریل می‌خرد و می‌خورد. او با خود قرار گذاشته است که اگر تا اول آپریل، دختر به او بازنگشت، ماجرا را فراموش کند و عشق او را نیز مانند کنسروِ اولِ آپریل، تاریخ‌گذشته بداند. او در ضمن گوشه‌چشمی به زن قاچاقچیِ بلوندی (بریژیت لین) دارد. ۶۶۳ را نیز دوست‌دخترش (والری چاو) که مهمان‌دار هواپیماست رها کرده و کلید خانه را همراه با نامه‌ای به فست‌فودفروشی سپرده تا به او بازگردانند. در این بین، دخترعموی صاحب فست‌فودی (فی ونگ)، که آن‌جا کار می‌کند، عاشق ۶۶۳ شده و کلید خانه او را از داخل نامه، کش می‌رود. او هر روز به بهانه‌‌ای، یواشکی به خانه ۶۶۳ می‌رود و آن‌جا را مرتب می‌کند‌. ۶۶۳ در آخر متوجه علاقه‌ دختر به خود می‌شود، ولی انگار که دیر شده است.

فیلم‌های «وونگ کار وای» که در حال حاضر به‌عنوان یکی از اساتید سینمای جهان شناخته می‌شود، همیشه امضای خاص این کارگردان را دارند. فیلم‌برداری با کنتراستِ رنگ‌های غلوشده و بک‌گراند‌های ساچوره (فیلم‌بردار هفت فیلم او، کریستوفر دویل، فیلمبردار معروف سینماست؛ فیلم‌برداری که با بسیاری از فیلم‌سازانِ مشهور شرق آسیا و همچنین بزرگانی مانند: ام نایت شیامالان، گاس ون سنت، جیم جارموش، نیل جردن، بری لوینسون و غیره کار کرده است)، پلان‌های فست و اسلوموشن خاص او (که شخصیت محوری کادر در آن ثابت است و پیش‌زمینه و پس‌زمینه به‌صورت محو، در حرکت سریع یا کند هستند)، و از همه مهمتر، شخصیت‌های آواره‌ای که درباره عشق و هستی، پرسش‌های بی‌پایان فلسفی دارند.

نمایی از فیلم چانگ کینگ اکسپرس
نمایی از فیلم چانگ کینگ اکسپرس ساخته وونگ کار وای

در چانگ کینگ اکسپرس که از آثار اولیه فیلم‌ساز است، خبری از رنگ‌های پر‌‌کنتراست نیست و رنگ فیلم در بیشتر مواقع آبیِ سرد و قهوه‌ای است‌، که این هم  بنابر فراخورِ حال و روز کاراکترها، انتخابی سنجیده است. وونگ کار وای در چنگ کینگ اکسپرس، نوع دیگری از عشق را به مخاطب ارائه می‌دهد؛ شکلی از عشق که در کمتر اثر عاشقانه‌ای شاهد آن بوده‌ایم. این‌جا خبری از دیالوگ‌های عاشقانه و بوسه‌های طولانی نیست. هر آن‌چه هست، مونولوگ‌هایی است که به تنهایی، شاید معنی عاشقانه‌ای را به ذهن متبادر نمی‌کنند، ولی در کنار هم و در طول فیلم، چنان زیبایی‌ای به فیلم و چنان عمقی به شخصیت‌های به‌ظاهر خُل و چِل خود می‌دهد، که وونگ کار وای را به‌عنوان نویسنده و کارگردان، از دیگر هم‌سلفی‌های خود متمایز می‌گرداند.

برای مثال، توجه کنید به مونولوگ زیبای ۶۶۳ هنگامی که در غروبی غم‌انگیز به خانه باز می‌گردد؛ او می‌گوید: «از وقتی او رفته، همه چیزهای خونه‌م غمگین شده‌. هر شب قبل از خواب باید دلداریشون بدم»؛ و بعد نماهای مختلفی از او را در حال حرف‌زدن با اشیاء خانه‌اش می‌بینیم؛ به صابونش می‌گوید که چرا این‌قدر لاغر شده؟ به دستمال خیس ظرفشویی می‌گوید که چرا این‌قدر خیسی؟ چرا گریه می‌کنی؟ به پیراهنش می‌گوید که چون سردش است، الان گرمش می‌کند و بعد آن را اتو می‌کشد.

چانگ کینگ اکسپرس
چانگ کینگ اکسپرس

شخصیت‌های فیلم نیز، عشق را به‌شکلی متفاوت بروز می‌دهند. دختری که کارگر فست‌فود است، به خانه ۶۶۳ می‌رود و آن‌جا را مرتب می‌‌کند، به ماهی‌ها غذا می‌دهد، کنسروها را عوض می‌کند و برچسب کنسروهای قبلی را روی آن‌ها می‌چسباند، تا عشقش کنسرو‌های خوشمزه‌تری بخورد. مرد که عشقش از نظر جسمانی با دختر به‌جای خاصی نرسیده است، کم‌کم احساس تفاوت در زندگی‌اش می‌کند؛ و اثر عشق دختر را جایی می‌بینیم که ۶۶۳ کار کسل‌کننده خود را رها کرده و مغازه فست فودِ پسرعموی دختر را خریده‌ است. و یا در قسمت اول فیلم، جایی که مأمور ۲۲۳ که از فرط درماندگی، دائما می‌‌دود که آب بدنش کم شود و قطره‌ای برای اشک ریختن نداشته باشد، با یک تبریک تولد تلفنی از سوی زن بلوند قاچاقچی، به زندگی باز می‌گردد.

ولی همه این بحث‌ها، در برابر فیلم وونگ کار وای، پشیزی نمی‌ارزد. فیلم او را باید دید، چرا که با دیدن تصاویر او، نحوه کارگردانی‌اش و فلسفه فکری‌اش ‌است، که می‌توان عمق هنرش را دریافت.

اگر صبحی از خواب برخواستید و در آینه نگاه کردید و به دلیل فروافتادن در چاله روزمرگی زندگی مدرن، به‌جای چشمانتان دو حفره خالی و عاری از عشق دیدید، به سراغ فیلمی از وونگ کار وای بروید؛ دوباره عاشق می‌شوید، نه الزاماً عاشق  شخصی از جنس مخالف،  بلکه شاید، عاشق ماهی‌ا‌ی در تنگ و یا خود زندگی.

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید